ART NEWS

موسسه فرهنگی هنری ســـــرای هنــــر مازنــد

ART NEWS

موسسه فرهنگی هنری ســـــرای هنــــر مازنــد

گفت و گو با دکتر محمود عزیزی

 

 دکتر محمود عزیزی

محمود عزیزی پس از سه سال، دوباره نمایشی را به صحنه برده اما این بار نمایش او کاملاً ایرانی است و هیچ ارتباطی با فضای فرانسوی نمایش گذشته‌اش ندارد و از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون چون داود رشیدی و رضا بابک هم خبری نیست. تمام اعضای گروه او را تئاتری‌ها تشکیل می‌دهند.
عزیزی معتقد است تمام بازیگران تئاتر ستاره هستند و نباید برای کسب اعتبار به سراغ بازیگران سینما رفت بلکه سینمایی‌ها باید برای کسب اعتبار به تئاتر روی بیاورند.
به انگیزه اجرای نمایش "بیژن و منیژه" با او گفت و گویی انجام داده‌ایم:

سه سال پیش نمایشنامه "تئاتر بی حیوان" نوشته ژان میشل ریب فرانسوی را روی صحنه بردید و امسال نمایشنامه "بیژن و منیژه" را اجرا کرده‌اید. در یک نگاه کلی به کارنامه تئاتری شما، آثار ایرانی اجرا شده در قیاس با کارهای خارجی، نسبت بیشتری دارد و البته در هر کدام دیدگاه‌های متفاوتی دیده می‌شود. علاقه‌مندی شما به کدام یک از این دو طیف آثار بیشتر است؟
- علاقه‌مندی من آثار ایرانی است. اما تاکنون نمایشنامه‌های "یونس" اثر سورس‌فو، "پرنده سبز" و "تئاتر بی‌حیوان" را که آثار خارجی بوده‌اند را هم روی صحنه برده‌ام و در واقع سایر آثار من نمایش‌های ایرانی بوده‌اند که عمده علاقه‌مندی من را در حوزه تئاتر نشان می‌دهد.
در نمایش "بیژن و منیژه" تلاش دارید تا به روابط اجتماعی بپردازید. مسأله‌ای که تاکنون در اجراهای قبلی‌تان کمتر تا به این حد به آن پرداخته‌اید؛ مسایل و مشکلات جامعه امروز و به نوعی به فراموشی سپردن شاهنامه از سوی نسل‌های جدیدتر شما را به این سمت و سو کشاند یا این امر دلیل دیگری داشت؟!
- به هر حال متون کهن ما سرشار از درس‌های اخلاقی، اجتماعی، انسان‌شناسی و... است. در واقع قصه فردوسی وسیله‌ای بود تا من بتوانم پل ارتباطی بین شاهنامه و دنیای امروز ایجاد کنم. شرایطی که روز به روز فاصله بین واحد اجتماع یعنی خانواده با نسل جوان در حال افزایش است و آن هم به خاطر وسایل ارتباط جمعی است. امروزه پدر و مادرها حسرت دیدار فرزندانشان را می‌خورند و ارتباط با فرزندان به تلفن و پیامک و ... ختم شده و این ضایعه بزرگ جامعه مدرن امروز است. تمام ترفندها به کار گرفته شده تا پیوندها مجدداً منضبط شود و به جایگاه ویژه و همیشگی خود بازگردد. این مسأله در فیلم‌های اروپایی و آمریکایی به شدت آشکار است. در چین هم از سال‌ها پیش دولت شرایط مالی را برای خانواده‌ها فراهم می‌کرد تا پدربزرگ و مادربزرگ‌ها را در کنار خود نگه دارند که به نظر من این مسأله چند خاصیت داشت. در واقع پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها پل ارتباطی فرهنگ گذشته با نسل جدید هستند و عدم حضور آنان در خانواده باعث قطع ارتباط فرهنگ سنتی می‌شود. در اروپا هم این مسأله در حال اجراست. در ایران هم در حال حاضر ما در شرایطی هستیم که کارهای قبلی آنان را که قبلاً اجرا شده ولی نتیجه‌ای دربر نداشته است، بی‌رویه تکرار می‌کنیم. در حال حاضر از پدر و مادرها و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها دور افتاده‌ایم و به همین دلیل ارتباط نسل جدید با فرهنگ‌ها و سنت‌های گذشته کاهش یافته است. در این نمایش کوشش کرده‌ایم تا این ارتباط را برقرار کنیم و این باور را به وجود بیاوریم که از بسیاری از ارزش‌های اخلاقی که امروزه درحال ستیز با آن هستیم، می‌توان به عنوان وسیله‌ای برای خلق آینده بهتر استفاده کرد. این ارتباطات و ارزش‌های فرهنگی به واسطه انسان‌ها و فناوری‌های جدید با سرعت زیادی در حال از بین رفتن هستند.
در این نمایش قصد داریم به اندازه بضاعت خودمان پل ارتباطی میان گذشته و امروز برقرار کنیم و کوششی جز این نداریم.
به نظر خودتان تا چه حد در این زمینه تأثیرگذار بوده‌اید؟
- نمی‌توان دقیق گفت. این مسأله، مسأله‌ای زودبازده نیست و نمی‌توان در کوتاه مدت درباره تأثیرگذاری آن صحبت کرد بلکه باید در درازمدت به دنبال نتایج بود.
داستان "بیژن و منیژه" برای اغلب مخاطبان آشناست و حتی می‌توان گفت علاوه بر آگاهی از داستان، مخاطبان به نوعی بر این داستان و اتفاقاتش مسلط هستند. در این نمایش شما به داستان بیش از حد وفادار مانده‌اید، در حالی که نسل جدید و جوان امروز بیش از گذشته به نوآوری علاقه دارد و به همان میزان هم به بازیگری و روایت قصه علاقه ندارد و صرفاً دنبال ذهنیات و دیدگاه‌های جدید است. با توجه به این که می‌گویید روابط اجتماعی برای شما مهم بوده، بهتر نبود نگاه و رویکردتان را هم بر شرایط امروز جامعه منطبق می‌کردید؟
- به نظر من این مسأله به خوبی در نمایش پررنگ است و لازم نیست که تلاش مضاعفی صورت گیرد. مهم ارتباط بین اشخاص نمایش است که به واسطه یک پل از اسطوره بلافاصله بتواند یک گفت و گویی را مطرح کند و به نظر من رسالت تئاتر در همین حد انجام شده. تئاتر وظیفه بازسازی و بازآفرینی جامعه را ندارد و صرفاً باید بخشی از واقعیات جامعه را منعکس کند و این دغدغه گروه ما بود.
در زمینه بازی‌ها، یک‌دست نبودن بازی‌ها پدیده‌ای مشهود است. به نظر می‌رسد دست بازیگران را کاملاً باز گذاشته‌اید و حساب ویژه‌ای روی خلاقیت بازیگران باز کرده‌اید. بازی‌ها بیشتر بر اساس دریافت، درک، تحلیل و ذهنیت شخصی بازیگران از نمایشنامه و شخصیت‌ها شکل می‌گیرد.
نه! این گونه نیست و بازیگر نمی‌تواند با ذهنیت خودش کار کند.
البته این ذهنیت‌ها برگرفته از متن است اما در هر بازیگری کاملاً شخصی و منحصر به فرد از گروه دیده می‌شود.
- چندگانگی بازی‌ها را قبول دارم و به نظر من این مسأله طبیعی است چون ما گروه ثابتی نداریم و حتی مکتب مشخص بازیگری هم در ایران نداریم که بگوییم بازیگر‌ها در تکنیک ارائه شخصیت مشترک هستند و هر کدام می‌توانند با ویژگی‌های خودشان، تفاوت‌هایی را رقم بزنند. بازی‌های بازیگران 50 ساله با 30 ساله و افق‌های دید آنان با یکدیگر متفاوت و طبیعی است. یک بیماری دیگری که گریبانگیر تئاتر ما شده، ستاره‌گرایی است که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. در دنیا ممکن است بازیگر سینما یکی دو سال به تئاتر برگردد تا اعتبار مجدد کسب کند، اما در ایران برعکس شده و برای اعتبار دادن به تئاتر به سراغ پدیده‌ها و ستاره‌های جدید سینما و تلویزیون می‌رویم که البته از نگاه من این رویکرد اشتباه است و هر بازیگر تئاتر به نظر من یک ستاره است.
در صحنه‌ای از نمایش، گروه فرم به اجرای حرکات تکنو و... می‌پردازند. گویا قرار است این صحنه نشانه و پلی ارتباطی باشد برای ارتباط دنیای امروز و جهان گذشته اما...
- البته این تنها صحنه نمایش نیست که این هدف را داشتیم. دایه از دیار دیگر به دیار منیژه می‌آید و دایه و منیژه از دیار افراسیاب به دیار بیژن می‌آیند و باز هم تمنای رفتن به دیاری دیگر دارند که خصلت جوان‌هاست. این تنوع‌پذیری و میل به رفتن همواره وجود داشته و در واقع این صحنه تلنگری است به قشر جوان و مخاطب و من از این طریق فقط یک نمونه را به تصویر کشیده‌ام.
در این صحنه خاص، رویداد خیلی آنی اتفاق می‌افتد و از کل نمایش جداست. فکر نمی‌کنید این صحنه با کل اثر دارای گسست است و پیوند کلاسیک نمایشنامه و اجرا را خدشه‌دار می‌کند؟
- در این صحنه به انتهای نمایش نزدیک شده‌ایم. دوست داشتم اگر تماشاگر تا این صحنه احساساتی با اثر مواجه شده، یک فاصله ایجاد کنم.
پس، فاصله‌گذاری صحنه را این گونه طراحی کردید؟
- نه به آن شکل که مدنظر شماست اما دوست داشتم تا این قطع و گسست ایجاد شود.


اینجارا هم کلیک کنید  ---->  http://entekhabreshteh.blogfa.com