ART NEWS

موسسه فرهنگی هنری ســـــرای هنــــر مازنــد

ART NEWS

موسسه فرهنگی هنری ســـــرای هنــــر مازنــد

گفت‌و گو با ”داوود فتحعلی بیگی” نویسنده و کارگردان تئاتر

داوود فتحعلی بیگی 

علیرضا نراقی:

"داوود فتحعلی‌بیگی"نامی آشنا  برای تمامی اهالی تئاترو به خصوص دوستداران تئاتر آئینی سنتی است. تسلط کم نظیر او به جهان و ماهیت گونه‌های نمایش ایرانی و تلاش‌های ارزشمندش در جهت احیا و زنده نگه داشتن این نوع نمایش‌ها بر کسی پوشیده نیست، اما آنچه ویژه است انسجام این دانش و دادن وجهه علمی و دانشگاهی به این موضوع از سوی فتحعلی بیگی است.

با این نویسنده، بازیگر و همچنین پژوهشگر تئاتر در خصوص با اقتباس‌‌هایی که از نمایش‌های ایرانی شده و تنگناها و امکانات نمایش‌های سنتی ایرانی و همچنین ارتباطش با نمایش غربی به گفت‌وگو نشستیم.
انگیزه ما اجرای نمایش "قصه باغ زالزالک" از آثار فتحعلی‌بیگی است که چندی پیش در تماشاخانه سنگلج اجرا شد. گفت‌و‌گوی سایت ایران تئاتر را با دادوود فتحعلی‌بیگی می‌خوانید:

قطعاً شما هم با نمایش‌های زیادی روبرو شده‌اید که با اقتباس از نمایش سیاه بازی و به طور کلی گونه‌های نمایش ایرانی روی صحنه رفته‌اند. چقدر این اقتباس‌ها را به ماهیت خود این گونه‌های نمایشی نزدیک می‌دانید؟
یک اصول و مبانی اجرایی داریم که بسیاری از آن اصول و مبانی، قابل تعمیم هستند و اگر کسی به آنها اشراف داشته باشد می‌تواند به بیراهه نرود. اما اینکه خیلی‌ها درباره سیاه بازی و ماجراها و پشت صحنه‌های آن نمایشنامه می‌نویسند- مثل همین کار میثم یوسفی که الآن در سنگلج اجرا می‌شود- کار غلطی نیست، ولی باید در نظر داشت که هیچ‌کدام از این کارها نمی‌تواند خدمتی به احیای نمایش سیاه بازی کند. من اگر در کارهای خودم خود سیاه بازی را کار می‌کنم، دلیلش این نیست که مثلاً از کار کردن به گونه‌ای دیگر و اقتباس از حواشی و مایه‌های سیاه بازی ناتوانم، دلیلش این است که به دنبال اصل هستم و اصل نمایش سنتی آن است. بیشتر این اقتباس‌ها به منظور ادای دین به نمایش سیاه بازی صورت می‌‌گیرد و نوعی افسوس است برای از دست رفتن این نوع نمایش. اینها کمکی به احیا و ادامه این نوع نمایش نمی‌کند بلکه کار کردن اصل سیاه بازی است که می‌تواند به قوام و دوام آن کمک کند.
خیلی‌ها می‌‌گویند امکان اجرای شکل اصیل نمایش سیاه بازی وجود ندارد. مثلاً مطول بودن این نمایش یکی از نکاتی است که مطرح می‌شود؛ مبنی بر اینکه که امروز اساساً دیگر نمی‌توان با آن زمان طولانی تئاتر اجرا کرد.بله طبیعی است. خود من هم که کار می‌کنم تخت حوضی محض کار نمی‌کنم؛ یعنی به آن شیوه که زمانی یک گروه تقلید روی تخت حوض می‌آمدند و در مراسمی از شب تا صبح نمایش می‌دادند. اما اصول و ویژگی‌هایی در کار آنها وجود داشت که ما آنها را برداشت می‌کنیم و شسته و رفته‌اش می‌کنیم، یا به قولی استیلیزه‌اش می‌کنیم. روشن است ما تئاتر را در دانشگاه یاد گرفتیم و می‌دانیم که باید کار خط و ربط داشته باشد، البته منظور این نیست که کار قدما خط و ربط نداشت اما طبیعی است که در بداهه محض، شما در جاهایی ممکن است اضافاتی داشته باشید. من خودم  وقتی به سراغ تقلیدگران قدیمی  می‌رفتم آنها به من متنی می‌‌دادند که اتفاقاً بیشتر از دو ساعت نمی‌‌شد، اما خودشان آن را در حدود شش ساعت اجرا می‌کردند، وقتی علتش را می‌پرسیدم می‌‌گفتند که ریزه‌کاری‌ها و شیرین‌کاری‌هایی همیشه وجود دارد که شما در متن آنها را نمی‌بینید. مثلاً هرکدام از  تیپ‌هایی که وارد نمایش می‌شدند برای خود مقدماتی داشتند، مثلاً آوازی می‌خواندند و طنازی‌هایی می‌کردند و تازه بعد متصل می‌شدند به کلیت نمایش. اینکه عرض می‌کنم من تخت حوض محض کار نمی‌کنم، دقیقاً به این دلیل است. البته شاید بشود که یک روزی به آن شکل هم کار کرد؛ اما طبیعی است که آن کار شرایط، مکان، تماشاگر و ظرفیت خاص خودش را می‌خواهد. ضمن اینکه من اطمینان دارم که یک سری ریزه‌‌کاری‌هایی در اجرای قدیمی‌ها بود که بنا به ضرورت مجلسی که در آن اجرا می‌‌کردند، وجود داشت و آن‌‌ها در سالن یا یک موقعیت کاملاً تئاتری اساساً وجودشان ضرورتی ندارد. مثلاً در فواصل نمایش همیشه موسیقی بوده و سرگرمی‌ها و بازی‌هایی که اساساً به اقتضای شرایط و درخواست‌هایی که در آن مجلس وجود داشته پیش می‌آمده .همه اینها در واقع باعث می‌شود آن سیاه بازی‌ای که ما کار می‌کنیم اساسش آن کار اصلی باشد، اما با خط و ربط و منطبق با شرایط زمان.
اگر از پاسخ‌های شما درست فهمیده باشم، شما معتقدید که اگر ما مایه‌هایی از نمایش‌های خودمان را بگیریم اما در قالب درام غربی نشانش دهیم، در واقع به نمایش سنتی کمکی نکرده‌ایم.
ببینید یک چیزهایی در اغلب نمایش‌های دنیا مشترک است؛ مثل شخصیت یا دیالوگ، اما یک چیزهایی هست که ویژه است و خاص مثل نمایش شرقی یا ایرانی. ما چرا از این ویژگی‌ها استفاده نکنیم وقتی می‌توانند به ما خیلی کمک کنند؟ تئاتر تخت حوضی یا تعزیه از جنس تئاتر روایتی هستند. تئاتر روایتی امکان‌‌های بسیاری دارد، چرا که شما با روایت بسیاری از مکان‌ها و موقعیت‌ها را به تماشاگر القا می‌کنید یا می‌گویید و تماشاگر با تصویر ذهنی خودش آن صحنه را کامل می‌کند. خوب این امکان خیلی حرکت‌‌ها و آزادی برای استفاده از خیلی تکنیک‌ها را به کارگردان می‌دهد. اما تئاتر غربی اساسش نمایش دادن است و ما باید اکثر امور را با نشان دادن و ساختن مشابه واقعیت به تماشاگر منتقل کنیم. شما در نمایش ایرانی از طریق روایت می‌توانید شخصیت را روی ابرها ببرید و برای ساختن و باورش از تخیل خود تماشاگر کمک بگیرید.
یکی از خصوصیات جالب نمایش سیاه بازی وجهه انتقادی این نمایش است که گویا همیشه در آن پررنگ بوده و جزء ماهیت این گونه نمایشی است. حالا بحثی که مطرح می‌شود این است که شرایط سیاسی – اجتماعی بسیار تغییر کرده و آیا این گونه نمایشی پتانسیل انتقادی خودش را با توجه به تغییر زمینه هنوز دارد یا خیر؟این نکته از دو وجه قابل بررسی است. اولاً خود شخصیت سیاه می‌تواند در طول تاریخ حرکت کند، چون یک قالب مثالی است. برخی بر این گمان هستند که چون سیاه دیگر وجود خارجی و واقعی ندارد، نمایشش هم ضرورتی ندارد. در حالی که اینطور نیست. سیاه یک قالب مثالی است که می‌تواند تکثیر شود و مفاهیم و مضامین مختلفی به خود بگیرد. یک خانواده مرکب از حاجی، زن حاجی، فرزندان او و مثلاً نوکرش...حاجی یا این ارباب می‌تواند در هر دوره‌ای باشد، لزومی ندارد که حتماً همان خصوصیات حاجی صد سال پیش را داشته باشد بلکه باید ویژگی‌های امروز را دارا باشد. طبیعی است امروزه روابط اقتصادی فرق کرده، و به همین دلیل شکل و ویژگی‌های حاجی نمایش‌های امروز هم باید تغییر کند. اما نکته دومی که باید در نظر داشته باشیم این است که گاهی ما یک نمایشنامه را می‌نویسیم و ممکن است مربوط به یک مقطع تاریخی خاص نباشد ولی یک جاهایی قصه راه می‌داده که ما مثلاً 20 سال پیش که آن متن را اجرا می‌کردیم مسائل اجتماعی را لابلای آن بگوییم، آن مسائل اصولاً لزومی ندارد که در متن نوشته شود. چون انتقادهای روز است و گریزهایی است که به مسائل و مشکلات جاری زده می‌شود. این مسائل تاریخ مصرف دارد و از همین جهت در متن آمدنش لازم نیست. خود قصه تاریخ مصرف ندارد. شما قصه نمایش باغ زالزالک را هر زمانی می‌توانید تعریف کنید؛ اما جاهایی وجود دارد که می‌توان از آنها گریز زد و یک مسئله روز را در آن مطرح کرد، بدون اینکه آن نکته در متن وجود داشته باشد. اساساً این نوع نمایش برای اجراست و این مایه‌های انتقادی‌اش هم بسیاری در اجرا و شرایط زمانی خاص خودش به دست می‌آید که همانطور که گفتم اغلب در متن به آنها اشاره نمی‌شود. نقالی هم همین‌طور است، گاهی وقتی نقال دارد داستان را می‌گوید فعل جمله را کامل نمی‌کند؛ مثلاً می‌گوید: «دست برد به شمشیر... و دیگر ادامه نمی‌دهد که مثلاً آن را بر گردن فلانی گذاشت، بلکه آن را نشان می‌دهد. لذا این قسمت اصلاً در ادامه طومار نقال نوشته نمی‌شود.»
تماشاخانه سنگلج به نوعی بناست که پایگاه نمایش ایرانی باشد همانطور که روزی خاستگاه آن بوده است. چقدر این اختصاص به نمایش ایرانی را برای زنده ماندن و پویایی گونه‌‌های نمایش ایرانی مثبت می‌دانید؟
معتقدم که اساساً نه فقط تماشاخانه سنگلج بلکه به طور کلی باید هدف مرکز هنرهای نمایشی حمایت و تقویت نمایش‌های ایرانی باشد. این حمایت در ارتباط با گونه‌های نمایش سنتی باید حتماً ویژه باشد، چرا که اگر این حمایت ویژه نباشد، ممکن است این گونه‌های نمایشی فراموش بشوند. وقتی اینگونه نمایش‌‌ها اجرا می‌شود بسیاری از کسانی که علاقه‌مندند انگیزه پیدا می‌کنند و وقتی انگیزه پیدا شد حالا قدم‌های بعدی پیش می‌آید و علاقه‌مندان به این نمایش شروع به ظرفیت‌یابی این شیوه‌های سنتی می‌کنند. این مقوله فوق‌العاده اهمیت دارد و خود من در طول سال‌های فعالیتم بیشتر به دنبال همین ظرفیت‌یابی بودم که مثلاً چه نوع مفاهیم و مضامینی را می‌شود در این نوع از کار گفت؟
همیشه در برابر این تلاش‌های شما برای نمایش سنتی بسیاری این‌طور برداشت کرده‌اند که شما با تئاتر غربی مخالف هستید، آیا واقعاً این‌طور است؟
من به هیچ وجه منکر تئاتر فرنگی نیستم و معتقدم آن ها هم دارای ارزش‌های ویژه خود هستند و اتفاقاً خیلی خوشحالم که در طول 5 دهه اخیر ما نمایشنامه‌نویسان خیلی خوبی پیدا کردیم که کارهای درخشان و ارزشمندی انجام می‌‌دهند. حالا چه کسانی که در گونه‌های درام فرنگی کار می‌کنند و چه آنها که متأثر از نمایش سنتی ما می‌نویسند و به نمایش‌های ایرانی می‌پردازند. مهم این است که تئاتر ما و به طور کلی تئاتر ایرانی، نویسندگان خوبی پیدا کرده و باید از همه آنها حمایت شود.     

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد