ART NEWS

موسسه فرهنگی هنری ســـــرای هنــــر مازنــد

ART NEWS

موسسه فرهنگی هنری ســـــرای هنــــر مازنــد

گزارشی از مراسم بزرگداشت رضا سعیدی

 آذر ماه اولین سالگرد مرحوم رضا سعیدی بود و به همین مناسبت عده‌ای از هنرمندان، علاقه‌مندان و خانواده این هنرمند در روز دوشنبه ساعت 18 در خانه هنرمندان ایران دور هم جمع شدند تا یادی از آثار و حال و هوای روحی این شخصیت کرده باشند.
بعد از شعرخوانی فاطمه آل‌عباسی، مجری برنامه که متناسب با فضا بود. جمشید مشایخی، پیشکسوت بازیگری ایران با صدایی گریان و بعض‌آلود پای تریبون رفت. او با احترام به صحنه گفت:«من هم عاشق شده‌ام... رضا سعیدی یک روز سر کار"بوی گل‌های وحشی" عصبی بود، حقم داشت. پشت صحنه شلوغ شده بود. او گفت: ساکت باشید بنده نمی‌توانم کار کنم.‌ جوانی آن جا خامی کرد چون رضا را نمی‌شناخت و جواب رضا را داد، رضا سخت عصبی شد و را بچه‌ها بردند خانه‌ای که نزدیک محل فیلمبرداری بود. مهرداد به من گفت که تو بیا رضا حالِ بازی کردن ندارد. من رفتم به سراغش و رضا گفت که به خاطر شما می‌آیم. بعد از پایان سکانس نمی‌خواست با آن جوان آشتی کند. من دستش را بوسیدم و گفتم: به خاطر من. گفت: تو پیشکسوت من هستی، باید به من دستور بدهی. گفتم: من دستِ دوستم را بوسیدم، من دستِ رفتگر را می‌بوسم اما دستِ قدرت را نمی‌بوسم. این تفکر و احساس هنرمند است و او خاک پای مردم است. لحظات خوبی را با رضا سعیدی داشتیم. من و اسیوند با او لذت می‌بردیم.‌»
در ادامه صحنه‌هایی از نمایش، فیلم و سریا‌ل‌هایی که رضا سعیدی بازی کرده و همبازی‌های او، پرویز پرستویی، مصطفی عبداللهی، سیامک اطلسی، علیرضا اسیوند و داریوش اسدزاده بودند. برخی از دوستان و آشنایان رضا سعیدی با دیدن این لحظات زنده و پویا بر پرده گریه کردند.
علی دهکردی از رضا سعیدی به عنوان یک هنرمند اصیل یاد کرد که در برابر کوتوله‌های بازیگر زانو خم کرده بود و آنان جولان می‌دادند و انگار نه انگار که بزرگی در برابر آنان خم شده است. او گلایه کرد که چرا باید رضا سعیدی با سکوت خود باعث حضور این نوع کوتوله‌ها شده باشد.
رضا کریمی با اشاره به تمرین او و رضا سعیدی در خانه هنرمندان ایران روی متن"پروانه‌ها می‌نویسند" گفت: دغدغه رضا احترام به پیشکسوت و بزرگتر بود. او هیچ وقت نمی‌میرد، هنرمند بزرگ جاودانه است. او امروز هم حضور دارد و حضورش در قلب ماست.»
فرزاد حسنی، بازیگر و مجری تلویزیون نیز به ارتباط عاشقانه رضا سعیدی در خانواده‌اش پرداخت که این عشق هنوز بعد از گذشت یک سال از مرگش حضور پررنگی داشته است. در صورتی که بسیاری از چهره‌ها و بازیگران یا آن که در نماهای درشت زیبا می‌درخشند، اما از خانواده‌ای از هم پاشیده برخوردارند.
انوشیروان ارجمند با حضور خود بر صحنه لحظه‌ای مقابل تمثال رضا سعیدی مکث کرد و در زمان سخنرانی خود گفت:«35 سال از دوستی من و رضا می‌گذرد. 34 سال با او یک سال با یاد او. گویی برای عرشیان هنرنمایی می‌کند،‌ شاید آن‌ها هم حق‌ دارند که هنر رضا را ببینند. شاید آن‌ها هم دوست داشتند که رضا را در جوانی و در نهایت قدرت بازیگری و در نهایت ‌سختکوشی و قائم به ذات‌ و پر از انرژی ‌ببینند و هنرش را تحسین کنند.»
وی افزود:«عرشیان هم حق دارند، ما تنها برای زمینیان نیستیم که آن‌ها هم سهمی دارند؛ چرا که این موهبت از آنان به ما رسیده است.»
انوشیروان ارجمند در ادامه شعری از رهی معیری را قرائت کرد و در پایان یک بار دیگر مقابل تمثال دوستش قرار گرفت و این بار آه و افسوس!
مریم روزبهانی، همسر سعیدی نیز با حضور در صحنه ابراز احساسات کرد و از جمعی که او را در برگزاری این مراسم یاد داده‌اند، تشکر و قدردانی کرد.
وی در این مراسم گفت:«گاهی حوادثی یک باره در زندگی پیش می‌آید که باعث می‌شود در مسیر زندگی طور دیگری طی طریق کرد.»
روزبهانی گفت:«رضا سعیدی اعتقاد داشت که گاهی برای بودن و ماندن باید رفت. او می‌گفت که دلم نمی‌خواهد در حالی که زنده‌ام فراموش شوم. دوست دارم زمانی که می‌میرم خودم را ثبت کرده باشم.»
وی در ادامه با اشاره به ثبت مولانا و دیگر اندیشمندان کشورمان از طرف سازمان جهانی یونسکو به نام کشورهای همسایه گفت:«امروز نباید برای ماندگاری چندان هم نباید تلاش کرد. 16 سال در کنار رضا زندگی کردم که از او درس‌های زیادی گرفتم. بهترین درس، پرواز کردن بود. جسارت و جرأت در پرواز کردن بود. بدون ترس از افتادن پرواز کنم.»
در ادامه پرستو صالحی که یکی از برگزار کنندگان مراسم بود، پیام رضا کیانیان را که به دلیل حضور در سر فیلم نتوانسته بود در مراسم شرکت کند، قرائت کرد.
در پیام رضا کیانیان آمده بود که: شینده‌ام سینما حرفه بی‌رحمی است، هیچ حرفه‌ای را سراغ ندارم که بی‌رحم نباشد به جز حرفه دلالی که حرفه رایج این روزهاست. من قرار بود که امشب این جا باشم. قرار بود که در نبودن رضا سعیدی حرف بزنم و... متأسفانه سینما مانع از این حضور شد. کار ما سینماست و در آن دنیا هم کار ما سینماست. حتماً با رضا سعیدی در آن دنیا فیلم بازی می‌کنم؛ چون در این دنیا هیچ وقت فرصت نشد.»
حسین پاکدل نیز در پایان مراسم سراسیمه خود را به تریبون مراسم بزرگداشت رسانید و او نیز به این مناسبت بخشی از مقاله ادبی خود تحت عنوان"نمایش و نیایش" را که اختصاص به"نیایش یک بازیگر تئاتر" داشت قرائت کرد.
لازم به ذکر است رضا سعیدی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون صبح 20 آذر ماه بر اثر سکته قلبی درگذشت. او در آن روز سر صحنه فیلمبرداری مجموعه تلویزیونی"بوی گل‌های وحشی" به کارگردانی حسینعلی لیالستانی در رامسر بود.
رضا سعیدی متولد 14 اسفند 1337 در مشهد بود که از سال 1350 به مرکز تئاتر رفت و در سال 1361 به استخدام اداره ارشاد استان خراسان درآمد.
"کوراوغلو چلی‌بل"، "آوخت"، "ظهور و سقوط استبداد"، "چهار صندوق"، "عالیجنابان"، "دلبران" و"پرده دوم" را کارگردانی کرد. بازی او در چهار صندوق، "خانات" و"مظلوم پنجم" ثبت شده است. او به خاطر بازی در مظلوم پنجم به کارگردانی رضا صابری تندیس بهترین بازیگر جشنواره تئاتر فجر را دریافت کرد.
فیلم‌های"زمزمه"، "مردی شبیه باران"، "مرد بارانی"، "تیک"، "دیوانه‌ای از قفس پرید"، "قطعه ناتمام"، "سهراب"، "مارمولک"، "انتظار" و"آلبوم" از جمله آثار سینمایی اوست.
همچنین رضا سعیدی در سریال‌های"روژان"، "فرار بزرگ"، "روایت عشق"، "ولایت عشق"، "تنهاترین سردار" و"پروانه‌ها می‌نویسد" حضور داشت.