ART NEWS

موسسه فرهنگی هنری ســـــرای هنــــر مازنــد

ART NEWS

موسسه فرهنگی هنری ســـــرای هنــــر مازنــد

تقدیر از کمال‌الملک سینمای ایران

 
مراسم بزرگداشت هنرمند نامی، جمشید مشایخی چهار‌شنبه چهاردهم آذر‌ماه در خانه‌هنرمندان ایران برگزار شد. به گزارش سایت خبری خانه‌هنرمندان ایران چند روزی بعد از تولد استاد مشایخی هنرمندان و پیشکسوتان سینما و تئاتر گرد هم آمدند تا نیم قرن زندگی هنری جمشید مشایخی را پاس بدارند و در شبی برای او از این هنرمند بگویند. «مشایخی یکی از قدرتمندترین مهره‌های تئاتر 50 سال گذشته است.» حمید سمندریان در این مراسم جمشید مشایخی را صدف تئاتر ایران نامید و گفت : « آن چه من از این هنرمند بزرگ دیدم تجربه‌ای بود که من با او در نمایش «آندورا» داشتم و توانایی حیرت‌آوری را در او کشف کردم. مشایخی توانایی آن را دارد تا با درک عمیق از نقش فرهنگ دیگری را که تجربه نکرده به گونه‌ای حیرت آور بازی کند.

اگر یک نمایشنامه ‌ایرانی را اجرا کنیم بی شک فرهنگ ایرانی در آن منعکس می‌شود. و اگر نمایشنامه ترجمه‌ای داشته باشیم اول باید مفاهیم آن را می‌فهمیم و ضمنا می‌دانیم که این نمایشنامه فرهنگ ملتی را دارد که نمایشنامه از آن آمده است. تعدادی از هنرپیشگان و کارگردانان در بخش اول توانمند هستند اما در بخش دوم کسری دارند. خود من اگر یک نمایشنامه ایرانی از همکاران بزرگی مانند بهرام بیضایی کار کنم فرهنگ ایرانی را راحت مثل نفس کشیدن در آن می‌بینم و لمس می‌کنم. اما در پیاده شدن یک فرهنگ دیگر در مملکت‌مان مشکل دارم. این کسری را من درخودم احساس می‌کنم. البته نه تنها در خودم که در اغلب کسانی که از نمایشنامه‌های ترجمه و نویسندگان بزرگ می‌گریزند به این دلیل که ما نمی‌توانیم ما تلفیقی کار کنیم. اغلب دست بسته‌ی فرهنگ خودمان هستیم و نمی‌توانیم تلفیق درستی از آن را کار کنیم. و جمشید مشایخی یکی از کسانی است که من با حیرت در اولین کارهایم با او مواجه شدم. مشایخی همان طور که نفس می‌کشد در نمایشنامه «آندورا» اثر مارکس فریش ـ که من با بازیگران قدری مثل کشاورز و مشایخی سال‌ها پیش آنرا اجرا کردم- بدون اشاره من آرام آرام از متن، فرهنگ نویسنده را بیرون کشید و به طور حیرت‌آورو باور‌پذیری آن را بازی کرد.

سمندریان ادامه داد:« او در هر نوع نمایشی؛ خارجی و ایرانی اعم از کمدی، ملودرام، تراژدی، صحنه‌ای و یا نمایشنامه‌هایی که به طور پخش مستقیم در تلویزیون روی صحنه بردیم، بدون تجربه فرهنگ آن نمایشنامه را به خوبی درک می‌کرد. بدون نقص بازی می‌کرد. به قول جعفر والی ما امروز نیامده‌ایم که حسن یکدیگر را به رخ بکشیم. چرا که هر آن چه داریم در صحنه نشان داده‌ایم.»

حمید سمندریان خاطره‌ای هم از روزهای اجرای نمایش «آندورا» و بازی جمشید مشایخی گفت. و طبیعت عاشق‌پیشگی را از دیگر ویژگی‌های برجسته مشایخی دانست.

بهزاد فراهانی هم که اجرای این بزرگداشت را بر عهده داشت با خوشامد‌گویی به تک تک هنرمندان، پیشکسوتان و تمامی‌عاشقان نمایش و سینما گفت:« من تصمیم گرفتم در این شب تنها و تنها درباره مشایخی صحبت کنم و کمتر به حاشیه بپردازم.»

فراهانی هم‌چنین دو غزل از دو شاعر بزرگ ایران خواند و آن را به جمشید مشایخی و دوستدارانش تقدیم کرد. شاعرانی که یکی به گمنامی‌مرد و دیگری به خوشنامی‌زنده است.

فراهانی هم‌چنین با اشاره به مستند جمشید مشایخی که در این مراسم پخش شد گفت:« شاید این فیلم بزرگترین هدیه امشب ما به استاد مشایخی است چراکه در این فیلم نزدیک به 40 هنرمند گرانقدر ایران درباره عملکرد استاد مشایخی شیوه کار، توانایی‌ها ، سلوک و ارزش‌های اخلاقی‌اش سخن گفتند. کسانی که با این هنرمند همکار بودند، کارگردانی کردند و یا در عرصه‌های دیگر هنر از تئاتر و سینما تا موسیقی، خوشنویسی و نقاشی از او گفتند. این فیلم نزدیک به دو سال است که با زحمت دوستان تهیه شده و هدیه‌ کوچکی است برای وجود مردان بزرگی که ما نمایندگان کوچک مردم در ستایش آن‌ها می‌توانیم تهیه کنیم.

فراهانی هم‌چنین درباره جعفر والی که در این مراسم حضور داشت گفت که هر تئاتری را روی صحنه برد از او آموختیم و تاثیرگذاری‌اش در تئاتر هرگز از یاد نمی‌رود. سپس از جعفر والی به عنوان یکی از کارگردان‌هایی که با مشایخی کار کردند خواست تا چند کلامی از او بگوید.

جعفر والی هنرمند پیشکسوت گفت: « سعادتی نصیب من شده که از یک دوست، همراه، رفیق و برادر سخن می‌گویم. امروز جمع شدیم که به جمشید عزیز پنجاهمین سال فعالیت هنری‌اش را تبریک گفته و پاس بداریم. و من چه سعادتی داشتم که تمام این پنجاه سال با او بودم و با هم کار کردیم، زندگی کردیم، غم خوردیم و شادی داشتیم و پا به پای هم پیر شدیم. این‌گونه زندگی بسیار زیباست و تمام بهره‌ای که انسان از کار هنری‌اش می‌برد و قلبش را آرامش می‌دهد همین دوستی‌ها و یگانگی‌ها و هم پیمانی‌هاست. و من این قدر خاطرات زیبا از او دارم که نمی‌دانم کدام را بگویم.

در هر حال پنجاه سال درست زندگی کردن، انسان بودن و با مردم بودن کار سختی است. و من درمانده ام که از کجا بگویم.»

والی ادامه داد:« نزدیکترین همراه من در کار هنری‌ام جمشید بود و من هیچ کاری را بدون مشاوره با او نکردم. وقتی به گذشته نگاه می‌کنم پشیمان نیستم و می‌بینم لکه‌های روشن و باشکوهی هست که همین دوستان ساختند. من دیشب چون می‌دانستم که امروز برای نکوداشت او می‌آیم دیشب فالی از حافظ برای او گرفتم که دلم می‌خواهد برایتان بخوانم، چرا که جمشید از ارادتمندان به حافظ است: مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست / تا کنم جان از سررغبت فدای نام دوست ...»

آیدین آغداشلو هم از « کمال الملک» سینمای ایران گفت:« اولین باری که استاد مشایخی را از نزدیک دیدم سال‌ها و سال‌ها پیش بود. علی حاتمی ‌از من خواست تا به عنوان مشاور در فیلم «کمال الملک» حاضر باشم تا اگر لازم شد اشاره ای در کار باشد، تا روش و منش نقاشان را به مشایخی بیاموزم که جسارت بود. وقتی او را دیدم انگار خود کمال الملک بود. با نگاه به دستش ، حرکت قلم‌مو و رفتار قلم‌مو روی بوم به علی حاتمی‌گفتم او خود نقاش است و چیزی برای آموختن به او ندارم. و آن‌ها هر دو اسباب آبرو و بزرگان کار خود بودند و هر دو در طول حیاتشان اسطوره شدند و اگر یکی در تنهایی و غربت در حسین آباد نیشابور و بعد در بیمارستانی در تهران درگذشت، دیگری در اوج جلال و رفعت و شکوه در میان ماست. عمرش دراز باد و پایدار باشد.»

آغداشلو هم‌چنین با اشاره به منش و زندگی کمال‌الملک و مشایخی گفت:« این اشاره را من به طوری موازی آوردم چرا‌که کمال الملک هم در طول حیاتش اسطوره شد. تعداد انگشت شماری هستند که در طول حیات اسطوره می‌شوند، چرا که این مقام برای بسیاری با تاخیر حاصل می‌شود.

این‌که کسی هنرمند و خلاق و در کار خودش یگانه باشد کافی نیست. برای این‌که کسی در جایگاه و مقام استاد مشایخی قرار بگیرد، چیزی یا چیزهایی بیشتر لازم است و آن درست زندگی کردن و درست کار کردن، کنار نیامدن با ابتذال، کارکردن در جای لازم و کار نکردن در جای نالازم است. که استاد من همه این صفات را دارد. همواره او را روی صحنه و به عنوان تماشاگر تعقیب کردم.

در این سال‌ها ذره‌ای از آن شکل اسطوره‌ای کمال الملکی که نقش‌اش را با آن مقام و زیبایی بازی کرد کم نشد. شاید ما چون اسطوره‌ها در میان ما زندگی می‌کنند آن قدر لازم را نمی‌گذاریم، که این جفای مردم بر هنرمندان است. جمشید مشایخی مانند کمال الملک شریف زندگی کرده، براساس عقیده و اخلاص خودش عمل کرده و اگر همه این‌ها را کنار هم بگذاریم و موازی تماشا کنیم، شکل گرفتن و تکوین یک اسطوره زنده را در میان‌مان می‌بینیم. من او را تحسین کرده و دست و رویش را می‌بوسم.»

آیدین آغداشلو با این بیت سخنانش را تمام کرد: خوشتر آن باشد که ذکر دیگران گفته آید در حدیث دیگران

و بهزاد فراهانی با اشاره به حضور اساتید و پیشکسوتان بسیاری که در این جشن حضور داشتند گفت که کاش این امکان را داشتیم تا در این شب همه از جمشید مشایخی می‌گفتند اما به دلیل کمبود وقت از محمدعلی کشاورز، یار دبستانی‌اش دعوت می‌کنم تا چند کلامی از او بگوید.

محمد علی کشاورز هم در شب مشایخی گفت:«امشب شب جمشید مشایخی است. اما من می‌خواهم از او صحبت نکنم و از همسرش بگویم که در تمام مراحل زندگی یار او بود و از پسرش؛ نادر مشایخی که او هم افتخار ماست. و تنها می‌گویم که هرچه دارم از همکارانی چون او بوده است و من از جمشید مشایخی درس انسانیت و ایران دوستی را آموختم. امیدوارم موفق پیروز و پاینده باشد.»

در این مراسم داوود رشیدی و عزت‌الله انتظامی دیگر اسطوره‌ بازیگری ایران لوح تقدیری به جمشید مشایخی اهدا کردند و انتظامی خاطره‌ای را از روزهای با او بودن تعریف کرد.

رویا تیموریان هم به گفته بهزاد فراهانی به نمایندگی از نسل جوان بازیگران و خسرو شکیبایی بازیگر محبوب سینمای ما لوح‌هایی از طرف انجمن بازیگران خانه سینما به مشایخی اهدا کردند.

تیموریان گفت:«امشب از به‌یادماندنی‌ترین شب‌های زندگی من است و این‌که این لوح را من به استاد مشایخی تقدیم کردم باعث افتخار من است. من در این شب پنجاه سال زندگی هنرمندانه استاد را به او و جامعه هنری تبریک می‌گویم.»

بهزاد فراهانی که اجرای این بزرگداشت را بر عهده داشت با گفتن جمله‌ای از زرتشت مراسم را به پایان برد.

خورشید باش که اگر نخواهی بر کسی بتابی هم نتوانی .

در این بزرگداشت هنرمندان و پیشکسوتانی چون حمید سمندریان، عزت‌الله انتظامی، جعفر والی، پرویز پورحسینی، ایرج راد، محمد علی کشاورز، جمشید لایق، بهزاد فراهانی، آیدین آغداشلو، خسرو شکیبایی، مرتضی احمدی، داریوش اسدزاده، اسماعیل شنگله، داریوش فرهنگ، مسعود رایگان، رویا تیموریان، مهین شهابی، آزیتا حاجیان، پروین سلیمانی، جلال معیریان، پانته‌آ بهرام، فرهاد آییش، گوهر خیراندیش، هادی مرزبان، محمود بنفشه‌خواه، مهتاج نجومی، اکرم محمدی، مهدی میامی، علی دهکردی، اصغربیچاره، رضا رشیدپور، جمشید شاه محمدی، مسعود رشیدی و ... آمده بودند تا در شبی برای جمشید مشایخی پنجاه سال زندگی هنری و ماندگار او را پاس بدارند.