رضا آشفته:
انسان اولیه بنا بر نیاز و در کشمکش با حیوانات و به منظور غلبه بر آنان چارهای جز همسان سازی ندانست و به این منظور از ماسکهای حیوانات استفاده کرد. با کنار نهادن ماسک و با به حرکت درآوردن آن، نمایش عروسکی را ایجاد کرد.
جواد ذوالفقاری با بیان این مطلب در عصر سهشنبه 9 آبان ماه در فرهنگستان هنر سخنرانی خود تحت عنوان"گرایشهای نوین در نمایش عروسکی جهان" را این گونه ادامه داد:«انسان در دوره کشاورزی، بعد از 9 ماه کار مدام روی زمین و با برداشت محصول و کسب درآمد، برای استراحت، نیاز به تفریح و سرگرمی داشت. او در بازارهای مکاره نمایشهای عروسکی را برای همگان عرضه کرد تا کشاورزان پس از این دوره استراحت سه ماهه، دوباره با فراغ بال به سر زمینها بازگردند.»
بنا بر گفته این استاد دانشگاه در قرون وسطی، علاوه بر بازارهای مکاره، کلیسا نیز به منظور ترویج و تبلیغ دین مسیحیت درصدد برآمد تا از طریق نمایش عروسکی، مردم را به شکل بهتری در جریان امور مذهبی و باورهای اعتقادی قرار دهد. در این دوره مجموعهای از قصص مذهبی در قویترین نمایشهای عروسکی اجرا شد. "آدم و حوا" و"یونس و نهنگ" از جمله نمایشهای معروف این دورهاند.
در قرن 16 تا 18 با هجوم کشورهای قدرتمند اروپایی مانند انگلستان، آلمان، فرانسه و هلند به کشورهای شرقی و استعمار این کشورها، علاوه بر آن که ثروتها و گنجهای کشورهای شرقی را به کشورهای خود بردند، بسیاری از گنجینههای فرهنگی مانند نمایشهای عروسکی را به اروپا آوردند تا در آن جا با ایجاد تغییراتی در این عروسکها باعث یک تحول بزرگ در اروپا شوند.
این کارگردان نمایش عروسکی در ادامه گفت:«در آغاز قرن بیستم ریچارد تشنر با دیدن مجموعهای از عروسکهای جالب در موزه لاهه و آمستردام با عروسک سنتی اندونزی(وایانگ گولک Wayang Golek) آشنا شد. او در صدد برآمد با دو یا سه میله، راحتترین حرکات ممکن را بسازد. تشنر برای دوری جستن از تکنیکهای پیچیده و سخت نمایش عروسکی اروپا به دنبال تحول عروسکهای میلهای شرقی برآمد. همسرش ثروتمند بود و او توانست با فراغ بال پژوهشهای زیادی را انجام دهد تا سرآخر روح شرقی عروسکهای وایانگ را بگیرد. او با مَفصلبندی آنها را کاملتر کرد و بین فنون نمایش عروسکی غربی و شرقی آشتی برقرار کرد و بر تئاتر عروسکی جهان تأثیر زیادی گذاشت.»
در آمریکا نیز یک مهاجر انگلیسی به نام توماس هلدنز برای کسب ثروت و مخاطب بیشتر در تکاپوی خلق آثار عجیب و غریب برآمد. تونی سارچ نیز یکی دیگر از نمایشگران عروسکی است که به دنبال ساخت عروسکهای متفاوت است. او تعدادی بادبادک را با اکسیژن پر کرد و با نخ و میله آنها را حرکت داد. مثلاً یک عروسک 75 متری"اژدها" ساخت. پیچیدگی این نوع عروسکها باعث جذب مخاطب بیشتر میشد. سارچ در سال 1933 در نمایشگاه شیکاگو باعث جذب 3 میلیون نفر شد. در روسیه هم در سال 1901 سرگئی ابراتسف به دنیا آمد که بعدها تبدیل به یکی از بزرگترین نمایشگران عروسکی دنیا میشود. او در یک خانواده فرهنگی متشکل از پدری مهندس و مادری معلم رشد کرد و به تمام نمایشهای خوب سر زد. در 1917 و همزمان با انقلاب کمونیستی در شوروی، جذب تئاتر شد و بعدها به دلیل آن که به خوبی از عهده یک نقش برنیامد، آن نقش را بنا بر خواست کارگردان با یک عروسک بازی کرد. همین اتفاق، زمینه را برای ورود جدی ابراتسف به دنیای نمایشهای عروسکی فراهم ساخت. بعدها او را برای اداره یک تماشاخانه تئاتر عروسکی دعوت به کار کردند. از آن جا که به نظام کمونیستی ارادت بسیار داشت و بنا بر تئوریهای استالین در صدد برآمد که آثاری را برای جذب کودکان و نوجوانان ارائه کند زمینه کمونیست شدن آدمهای ساکن آن کشور مهیا شود. یکی از تئوریهای استالین، حذف ضد قهرمان از نمایشها بود و او با زیرکی در نمایش عروسکی"جیم و دلار" آمریکا را به عنوان یک ضد قهرمان معرفی کرد که ضمن رد تئوری استالین باعث شد که رضایت نظام استالین را برای ارائه نمایش خود جلب کند. این نمایش سالها در شوروی و بسیاری از کشورهای دنیا اجرا شد.
همچنین ابراتسف یک عروسک کوچک به نام"تیاپا" ساخت که این کودک شیرخواره سالها با این عروسکگردان بزرگ همبازی شد.
"کنسرت غیرعادی" یکی از نمایشهای عروسکی ابراتسف است که به مدت 60 سال در کشورهای مختلف به اجرا درآمد. جواد ذوالفقاری نیز سه بار موفق به دیدن این اجرا در سالهای متفاوت شد. ابراتسف که سالها برای نظام کمونیستی و از آغاز انقلاب بُلشویکی فعالیت خود را شروع کرده بود، با پایان این نظام مرد. او با آن که برای کمونیسم کار میکرد، هرگز جذب این حزب نشد.
جواد ذوالفقاری در این نشست درباره برگزاری جشنوارههای جهانی گفت:«با فراهم آمدن امکانات سفرهای آسان به سرزمینهای مختلف، زمینه آشنایی راحتتر و سریعتر با انواع نمایش عروسکی فراهم آمد. همین دیدارها و آشناییها، اندیشه به واقعیت پیوستن برگزاری جشنوارههای جهانی نمایش عروسکی را میسر ساخت. در این شرایط بود که مجموعهای از نمایشهای عروسکی از کشورهای مختلف در یک مکان و زمان به اجرا درآمد.»
وی افزود:«جشنوارههای جهانی نمایش عروسکی باعث شد پیوندی دوستانه و عمیق بین نمایشگران عروسکی پدید آید. در نتیجه به سال 1927 بزرگان این هنر در پراگ اتحادیه جهانی نمایشگران عروسکی(یونیما) را بنیاد نهادند. هدف از تأسیس این اتحادیه، به جای رازپوشی اسرار هنر عروسکی، نشر اطلاعات و اخبار، آموزش، برگزاری جشنوارهها و تدوین فرهنگ جهانی نمایش عروسکی بود. یونیما، به رغم وقفههایی که در سالهای جنگ جهانی برای انجام وظیفهاش پیش آمد، بعد از آن با قدرت و پرتلاش در راه ایجاد پیوند بین تمام خانوادههای نمایش عروسکی و اطلاعرسانی تلاش کرده و یکی از موفقترین اتحادیههای جهانی نمایش بوده است.»
وی همچنین پدید آمدن سبکهای مختلف ادبی و گسترش و ترویج آنها و مطرح شدن اندیشههای جدید را باعث تحول نمایش عروسکی دانست و درباره مهمترین ویژگیهای گرایشهای نوین در نمایش عروسکی جهان گفت:«توجه مبنایی به موضوع، پرداختن به واقعیتهای ملموس جوامع جهانی، سادهگرایی، برقراری ارتباط عمیق و مستقیم با تماشاگر، تقسیم نمایشهای عروسکی برای مخاطبان خاص سنین مختلف، مطرح کردن پیچیدهترین موضوعات فلسفی و اجتماعی از طریق این هنر.»
وی افزود:«حاصل این تلاش به آن جا رسیده که هم اکنون نمایش عروسکی در جایگاه هنری خاصی برای بیان مفاهیم و مضامین اجتماعی و فلسفی تبدیل شده است و روز به روز توجه به این هنر بیشتر میشود.»
این استاد دانشگاه در ادامه به تأثیرپذیر گوردن گریک از تئاتر عروسکی ژاپن(بونراکو) پرداخت که هر دو به دنبال بیان حقیقت از طریق عروسک بودهاند؛ چون آدمها به دلیل خودخواهی مانع از بروز حقیقت میشوند. بعد آلفرد ژاری و نمایش"شاه اوبو" موضوع بحثش شد که این کارگردان و نویسنده فرانسوی نمایش خود را به ضد نظام اشرافی و بورژوازی خلق کرد؛ به همین دلیل تا سالهای زیادی در کشورهای اروپایی به نمایش درنیامد.
جواد ذوالفقاری از مکتب"باهاوس" که به بهانه تحول در معماری در سال 1919 ایجاد شده بود، اشاره کرد و گفت:«پل کلی براساس تأثیر پذیری از مکتب باهاوس تحولی در نمایش عروسکی ایجاد کرد. متأسفانه این مکتب بعدها توسط هیتلر در آلمان نابود شد.»
وی در ادامه به نحوه کار تعدادی از بهترین و تأثیرگذارترین نمایشگران عروسکی اشاره کرد و در پایان درباره تئاتر عروسکی در ایران گفت:«تا پیش از 1350 نمایش عروسکی در ایران به صورت سنتی اجرا میشد و پس از این سال با ورود اسکار باتیک و آموزش نمایش عروسکی نوین به دانشجویان مستعد ایرانی تحولی بزرگ در کشورمان ایجاد شد. پس از این به صورت جهش نمایش عروسکی در ایران رشد کرد. در ابتدا این آثار با گرایش و تقلید از آثار غربی صورت میگرفت. به مرور این ابزار و فنون در خدمت بیان فرهنگ و سنن ایرانی قرار گرفت. در نتیجه امروز نمایش عروسکی با هویت ایرانی اجرا میشود و با حضور نمایشگران ایرانی در کشورهای مختلف افتخاراتی نصیب کشورمان شده است. امیدوارم که نمایشگران عروسکی کشورمان با فرهنگ و سیاست خودشان از عهده کار برآیند.»