اتفاق هنری به سن و سال مربوط نمیشود زیرا ارزش هنری افراد با توجه به اتفاق نابی سنجیده میشود که در صحنه رخ میدهد.
نادر برهانی مرند، کارگردان و نویسنده تئاتر در گفتوگو با سایت ایران تئاتر با بیان این مطلب درباره بحث جوانگرایی در تئاتر گفت:«احترام نسبت به افراد با امکانات موجود متناسب نیست. بین توجه به پیشکسوتان و جوانان و فضای فرهنگی و سیاسی شکافی وجود دارد که مدیران سعی در پرکردن آن نکردهاند و این که چرا این شکاف بوجود آمده و بعضا به آن دامن زده شده نیاز به آسیبشناسی دارد.»
وی با بیان این که ممکن است حرف من به خیلیها بر بخورد ولی با شجاعت میگویم که در کشور ما و به خصوص در مدیریت نوعی پیشکسوت گرایی مزمن وجود دارد گفت:«به طور معمول هر مدیری در سالهای اول مدیریتاش برای آن که فضا را به نفع خود کند به سوی پیشکسوت گرایی مفرط میرود اما سرانجام پس از گذشت زمان متوجه میشود که اتفاق ناب هنری به سن و سال ربط پیدا نمیکند.»
وی تاکید کرد:«همان قدر که به جوانها اعتماد و به پیشکسوتان احترام میگذاریم، باید از اندیشههای نو نترسیم زیرا اتفاق با نفسها و اندیشههای جدید به وقوع میپیوندد.»
این کارگردان تئاتر با مرور کارهای اجرا شده در سال گذشته و فصل بهار گفت:«نمایشهای برخی از جوانان نسبت به کارهای نسل ما حیرت انگیزند. گرچه ما به لحاظ تعداد کار جلوتر هستیم و چند پیراهن بیشتر پاره کردهایم اما یک جوان با اولین کارش ممکن است ثابت کند که از من جلوتر است. هنر نه مدرک میشناسد و نه سن و سال. این کار است که باید همواره طراوت داشته باشد.»
وی با مرور نمایشهای کارگردانان پیشکسوت، نمایشهای دکتر رکنالدین خسروی را دارای طراوت و تازگی، بیست و پنج سالگی دانست و افزود:«سوال شما مرا به روزهایی برد که جوانتر بودم و در محوطه تئاترشهر با دیدن نامهای بزرگ به دیدن نمایش میرفتم. اما بعد از دیدن بسیاری از کارها احساس میکردم قابلیتهای ما چندان پایینتر از حرفهایها نیست.»
وی با تاکید بر این که 40 درصد از کارهای فصل بهار را دیده است در آسیب شناسی تولیدات دو سال اخیر گفت:«احساس میکنم در تولید متنهای بومی یک توقف آزار دهنده به وجود آمده است. هنوز به شخصه دلیل آن را نمیدانم اما به وضوح میبینم که نویسندههایی که هر سال چند متن شاهکار داشتند اکنون نیستند. در عرصه ادبیات نمایشی فضا کسالتبار شده است و این موضوع در متون چاپ شده و حتی تولید شده به چشم میآید.»
وی ادامه داد:«تمام نمایشنامههای چاپ شده را میخرم و میخوانم. سه تا پنج سال قبل اتفاقی رخ داده بود که سه یا چهار متن بزرگ نوشته میشد. اما انگار دیگر انگیزهای برای بازگشت به آن اوج وجود ندارد. ادبیات نمایشی ما همواره مقطعی بوده و اکنون نیز در یک فترت به سر میبرد.»
برهانیمرند با نقد برخی تقلیدها در بحث ادبیات نمایشی گفت:«متاسفانه در حالی که هنوز متن را تجربه نکردهایم آن را انکار میکنیم. مسائل زیادی در این رابطه مطرح است که در این مجال نمیگنجد و بیشتر شرایط عمومی حاکم بر فضای فرهنگی بر آن دامن میزند.»