English
سومین جلسه هماندیشی چالش بازیگر و کارگردان در تئاتر عصر شنبه 21 آذر با
حضور بهزاد فراهانی، عضو هیات مدیره خانه تئاتر، محمدرحمانیان، علی عمرانی
و حبیب رضایی به همراه جمع کثیری از علاقهمندان و اهالی رسانه در تالار
بتهوون خانه هنرمندان برگزار شد.
این جلسه با میزبانی بهزاد فراهانی رییس هیات مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر آغاز شد.
فراهانی در ابتدا بیان کرد: در جلسه گذشته نظرات باطراوتی توسط دکتر علی
رفیعی در مورد بازیگری در تئاتر بیان شد و در این جلسه سعی داریم که با
ادامه آن بحث به مسائل فارغالتحصیلان 300 هزار نفرهای که در سال در رشته
تئاتر، فارغالتحصیل میشوند و جایی برای ارائه کار خود ندارند، بپردازیم.
رییس هیات مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر گفت: فقر و بودجه کم از دیرباز
در تئاتر وجود داشت و فقر تئاتر، فخر ماست اما این امر به هیچ وجه دلیل
محکم و قانع کنندهای برای ایفای نقش بازیگر تئاتر در چندین پروژه گوناگون
به طور همزمان نیست.
بهزاد فراهانی افزود: منظور از چالش و کند و کاو در تئاتر چالش بین
کارگردان و بازیگر در به روی صحنه بردن یک اثر است. درگیری در این میان رخ
نمیدهد بلکه تنها نگاه و سلیقههای متفاوت ایجاد چالش میکند.
وی اضافه کرد: در سالیان اخیر شاهد حضور بازیگران به طور همزمان در چند
پروژه متفاوت تئاتری بودهایم. این در حالی است که در گذشته هنرمندان با
تمام مشقتهایی که در تئاتر وجود داشت، هنگامی که در یک نمایش ایفای نقش
میکردند تنها به ایفای نقش خود در آن نمایش متمرکز بودند.
بهزاد فراهانی ادامه داد: در سالیان اخیر حضور بازیگران به طور همزمان در
چند نمایش سبب لطمه به آثار میشود و توجیه این امر به این که تئاتر فقیر
است و به خاطر فقر تئاتر مجبوری که در چند نمایش به طور همزمان ایفای نقش
کنی، به هیچ وجه توجیه پذیر نیست.
این بازیگر پیشکسوت تئاتر در ادامه تاکید داشت: فقر و بودجه کم از دیرباز
در تئاتر وجود داشت و فقر تئاتر، فخر ماست و این امر به هیچ وجه دلیل محکم
و قانع کنندهای برای ایفای نقش به طور همزمان در چندین پروژه گوناگون
نیست.
در ادامه این جلسه، محمد رحمانیان نمایش نامه نویس و کارگران تئاتر بیان
کرد: در امور بازیگری اطلاع دقیقی ندارم، زیرا پیوسته در طول سالیانه کارم
همیشه در مقوله کارگردانی و نمایشنامهنویسی فعالیت داشتهام. اما در مورد
نوع بازی و ایفای نقش میتوانم نظراتی را ارائه دهم به نظرم تئاتر یک
خانواده است که کلمه گمشده امروز در تئاتر ایمان است. نبود ایمان،
بزرگترین چالش و تلخ ترین مسئله این است که در تئاتر امروز دیده میشود.
وی در ادامه بیان کرد: فقدان ایمان در تمامی مسائل موجود در تئاتر دیده
میشود و این امر تنها منوط به بازی و کارگردانی نمیشود. هر گاه مسئله
ایمان به یکدیگر به همبستگی حل شد، ما به یک مفهوم ثابت و مهم دست
مییابیم.
محمد رحمانیان با گلایهی از سیستم تولید تئاتر در ایران معتقد است:
جریانی در تئاتر حاکم است که عزت بازیگر و در نهایت عزت تئاتر را مورد هدف
قرار داده است و این اتفاق نابخشودنی است که نمیتوان از آن گذشت.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر با بیان این مطلب ادامه داد: این
سیستم از بازیگران بهشکل بسیار بدی سوءاستفاده میکند، آنان را وادار
میکند که در چندین اثر بهطور همزمان بازی کنند؛ بدون اینکه در هیچ یک
از نقشها به عمق برسند، بنابراین این سیستم بیانضباطی عجیبی را به همراه
دارد.
رحمانیان در ادامه از عملکرد مدیرعامل بنیاد رودکی نیز گلایه کرد و گفت:
آقای امیرنیا گفته هنرمندان تئاتر با التماس از ما سالن تمرین میگیرند ما
چه التماسی کردهایم ما تئاتر کار میکنیم که به کسی التماس نکنیم، اما
آنها کلونی محدودی درست کردهاند و سالنهای تئاترشهر، تالار وحدت و سالن
تمرینهای خود را به همین جمع محدود اختصاص میدهند. از ما که جزء آن جمع
نیستیم سهبرابر اجارهی سالن تمرین میگیرند در این شرایط چگونه
میتوانیم به چالش خلاق میان بازیگر و کارگردان برسیم، چون آنان میخواهند
کاری کنند که ما به التماسکردن وادار شویم و بازیگر هم به نان شب نیازمند
شود. در این شرایط دیگر جایی برای خلاقیت باقی نمیماند.
او ادامه داد: در چنین سیستم فاسدی چه اهمیتی دارد که آموزههای بزرگان
بازیگری را به بازیگران ارائه کنیم. وقتی که بازیگر به دلیل حضور فراوان
در چندین پروژهی هنری حتی توان ندارد در تمرینها حاضر شود.
کارگردان نمایشهایی همچون «فنز» و «مانیفستچو» معتقد است:ما و تئاترمان
را مورد هدف قرار دادهاند. این پروژه بسیار جدی است، نباید برخی از
دوستان تئاتری آن را به شوخی بر صحنه تبدیل کنند. وقتی ما این پروژه را به
جُک تبدیل میکنیم از بار ظلمانی آن میکاهیم. البته این بلایی است که خود
ما هم در آن مقصریم، بخشی از این بلا به انتخاب ما بر میگردد. ما هستیم
که توقع عمق در بازیگری را به حداقل رساندهایم.
این نمایشنامهنویس با تاکید بر ضرورت ایمان مشترک در کار گروهی متذکر شد:
گروههایی که در یک پروسهی زمانی طولانی با هم کار میکنند به خانوادهای
بزرگ تبدیل میشوند، مسلما در این خانواده قهر و اختلافنظر هم وجود دارد،
اما آنچه آنان را به هم پیوند میدهد همان چیزی است که فروغ فرخزاد
بهعنوان کبوتر گمشدهی ایمان از آن یاد میکند.
رحمانیان توضیح داد: ایمان نداشتن به کار، بزرگترین مشکلی است که گروهها
با آن روبهرو میشوند و این همان مشکل من در نمایش جدیدم «روز حسین» است.
ایمان گمشدهای در کار من غایب است.
به اعتقاد او، برخی از بیانضباطیهایی که بسیاری از گروهها دچار آن شدهاند به داستان ممیزی بر میگردد.
رحمانیان با اشاره به مسایل اخیری که برای نمایش «روز حسین» اتفاق افتاده
تصریح کرد:اجرای هر نمایش منوط به پذیرش آن در مرحلهی بازبینی است.
بنابراین این اتفاق وحشتناک میافتد که عوامل آن گروه در پروسهی تمرین
باور ندارند که نمایششان حتما اجرا میشود. از سوی دیگر دستمزد بازیگران و
دیگر عوامل به شرطی پرداخت میشود که آن نمایش حتما اجرا شود. این شکل
برخورد با تئاتر بردهداری است، چون بازیگر اصلا به اجرای نمایش امیدوار
نیست به همین دلیل به سراغ کاری میرود که از بابت پرداخت دستمزدش اطمینان
داشته باشد، ما باید این سیستم را مورد حمله قرار بدهیم.
این کارگردان تئاتر در ادامه با تقدیر از تلاش خانهی تئاتر در به
ثمررساندن قرارداد تیپ اذعان داشت: این قرارداد بسیار خوب است، اما
زمانی امکان پرداخت پیدا میکند که نمایش اجرا شود. ما نمیتوانیم به
عنوان عوامل تولیدکنندهی نمایش بر سلیقهی بازبینها اثر بگذاریم تا
نمایشمان حتما اجرا بگیرد. ما باید نظر خودمان را اعلام کنیم، نه اینکه
نظر بازبینها را تامین کنیم و همهی اینها باعث فروپاشی گروهها میشود،
چون ایمانی به اجرا وجود ندارد.
نویسنده و کارگردان «عشقه» اظهار تاسف کرد: گاه آنقدر مشکلات فراوان وجود
دارد که کارگردان در حد مبصر پایین میآید و دیگر نمیتواند ارتباط قلبی
با بازیگران برقرار کند.
او در ادامهی سخنان خود با انتقاد از بیگانهپرستی حاکم بر روابط مدیریت
هنری ما با هنرمندان خارجی از مدیران هنری خواست از بیگانهپرستی دست
بردارند.
رحمانیان گفت: وقتی یک کارگردان آلمانی به بدترین شکل به ما توهین میکند؛
چرا مدیران ما او را روی چشمانشان میگذارند، اما اگر هنرمندان داخلی به
هریک از مدیران بگویند بالای چشمشان ابروست کارشان به جای دیگری کشیده
میشود!
رحمانیان در پاسخ به پرسش دیگری دربارهی سفارشیبودن برخی از آثارش
یادآور شد: من همیشه کار سفارشی میکنم مهم این است که چه کسی به آدم
سفارش کار میدهد.
در همین زمینه حبیب رضایی عنوان کرد: نمایش «روز حسین» به سفارش مادر آقای رحمانیان اجرا میشود!
دراین نشست رحمانیان با توضیح مشکلات فراوان در پروسهی تولید نمایش «روز
حسین» یادآور شد: در حال حاضر ما در تعلیق به سر میبریم و نمیدانیم
نمایشمان اجرا میشود یا نه؟ امیدوارم دوستان با کمی سعهصدر با این نمایش
برخورد کنند و اجازه بدهند این اثر به صحنه برود.
در این نشست که به همت انجمن بازیگران خانهی تئاتر برگزار شد علی عمرانی
و حبیب رضایی دو بازیگری که تجربههای متفاوتی با محمد رحمانیان داشتهاند
توضیحاتی دربارهی همکاریهای مشترک خود با این هنرمند ارائه کردند.
عمرانی گفت: از آغاز همکاری با رحمانیان چالشی حس نکردم. در طول این
سالها آنقدر با هم راحت کار کردیم که به سختی میتوانم با کارگردانهای
دیگر کار کنم.
او ادامه داد: اتفاق نامیمون این روزها این است که بسیاری از بازیگران
بهجای بازی در نقش مفهوم و تحلیل نقش را بازی میکنند که این موضوع
تماشاگر را دلزده میکند. خوشبختانه در گروه ما چنین اتفاقی نیفتاده است.
برای ما مهم این است که نمایش بازی کنیم نه اینکه نمایش را با بحثهای
فلسفی روی صحنه ببریم.
همچنین حبیب رضایی که علاوه بر بازی در آثار رحمانیان به عنوان مشاور
کارگردان و کارگردان مشترک با این هنرمند همکاری میکند در توضیحاتی متذکر
شد: اگر بحثهای میان بازیگر و کارگردان درطول تمرینها محصول قابل دفاعی
داشته باشد، پس خود آن بحثها هم قابل دفاع است، چون بازیگر همیشه به
کنترل و نظارت نیاز دارد.
رضایی در ادامه دربارهی ایمان و وجدان کاری در تئاتر گفت: این واژگان
آنقدر عظیم و گستردهاند که گاه معانیشان در ضد خودشان استفاده میشود.
در حالی که همهی اتفاق روی صحنه، انتقال ایمان از گروه اجرایی به
تماشاگران است و اگر ایمان نداشته باشیم نمیتوانیم دانستههای خود را
منتقل کنیم.
رضایی متذکر شد: کمفروشی در هر شغل و مقامی دزدی و جرم است. همهی
تلخنامهای که محمد رحمانیان میگوید از نبود وجدان و انرژی مثبتی بهنام
«ایمان» است که موتور حرکتی ماست.
این بازیگر تئاتر و سینما با تاکید بر مشکلات اقتصادی هنرمندان یادآور
شد: غم نان کوچک نیست، بلکه بسیار بزرگ است. اما وقتی بهعنوان بازیگر
انتخاب میکنیم باید پای انتخابمان بایستیم و فراموش نکنیم که نمیتوانیم
همهی لذتها را با هم داشته باشیم. یادمان باشد خلق اثر هنری مانند
نوزادی است که باید ریشه داشته باشد و اگر نمیتوانیم چنین کنیم باید در
انتخابمان تجدیدنظر کنیم.
دراین نشست بهزاد فراهانی که مسوولیت ادارهی جلسه را برعهده داشت با بیان
خاطرهای از زندهیاد مهدی فتحی گفت: چه برسر ما آمده که میتوانیم همزمان
در چند نقش بازی کنیم. در تئاتر نمیتوان چنین کاری کرد.
او با تاکید بر ضرورت همبستگی گروهی میان همهی هنرمندان تئاتر اضافه کرد:
قبیلهی خوشسیمای تئاتر باید با ایجاد همبستگی با یکدیگر اجازهی حملهی
دیگران را ندهند.
او همچنین دربارهی ممیزی توضیح داد: در همه جای جهان آییننامهای برای
ممیزی وجود دارد، اما در کشور ما قبل از اینکه تئاتر ارائه شود، سانسور
میشود با اینکه قرارداد تیپ تصویب شده اما گروکشی زمانه شامل آن شده
است.
فراهانی در پایان سخنان خود عنوان کرد: متاسفانه شعار «فقر ما فخر ما» در
تئاتر ما بهخوبی مصداق پیدا کرده است. هنرمندان جوان بدانند تئاتر تکافوی
زندگی آنان را نمیکند، باید کار دیگری در کنارش داشته باشد تا زمانی که
تولید تئاتر اندک است وضعیت همین است.
نشست بعدی «چالش بازیگر و کارگردان» با حضور حمید سمندریان و در تاریخ 12دیماه برگزار خواهد شد.