
رضا آشفته:
یکی از کارگردانهای تئاتر معلولین زنگ زد و گفت که جشنواره منطقهای تئاتر معلولین خزر و خلیج فارس تعطیل شده بیآن که سازمان بهزیستی کشور بخواهد توضیح و پوزشی را برای بچههای معلول اعلام کند.
او بر این نکته اشاره کرد که حتی بچهها برای شرکت در جشنواره منطقه خزر که در ساری قرار بود برگزار شود، ساکهای سفری خود را بستهاند و در زمان مراجعه به مراکز بهزیستی شهرهای خود با خبر تعطیلی جشنواره روبرو شدهاند و البته مسئولان شهرستانی هم به سختی از عهده دادن این خبر تلخ به معلولین برآمدهاند. مگر در طول سال چند برنامه فرهنگی و هنری برگزار میشود که به راحتی بتوانی همین جشنواره هم که تنها امید جمعی از معلولان ناشنوا، کم شنوا، نابینا، ذهنی و حرکتی است، بدون ارائه توضیح و یا پوزش خواستن تعطیل بکنی و حتا موعد دیگری را برای برگزاری آن اعلام نکنی.
جشنواره معلولان خزر قرار بود که از 7 تا 11 اسفند و منطقه خلیج فارس از 17 تا 21 اسفند در دو شهر ساری و بندرعباس برگزار شود. همچنین قرار بود که جشنواره تئاتر منطقه آفتاب که به نواحی مرکزی ایران اختصاص داشت، در اردیبهشت ماه 88 در اصفهان برگزار شود که هنوز در این رابطه هم توضیحی داده نشده که آیا برگزار خواهد شد یا خیر؟
دیگر کارگردانها هم در تماس با نگارنده بر حیف و میل شدن شوق و ذوق خود برای حضور در یک جشنواره تئاتر، به انگیزه دیدن آثار دیگران و دیده شدن آثار خود آن هم با مشارکت هنرمندان سرشناس کشور اشاره میکردند. آنها شفاف و بیریا اظهار نظر میکردند و این که هنوز ساکهای سفری خود را از وسایل ضروری برای رفتن به سفر خالی نکردهاند و شاید هم هنوز لحظه شماری میکنند تا بتوانند با چند روز تاخیر به ساری یا بندرعباس بروند. خیلی ساده بگویم که دلهای آنها از این واقعه شکست.
دبیر کمیته اجرایی جشنواره خزر هم نمیتوانست توضیحی را در رابطه با تعطیلی آن بدهد، چون برای او هم این تعطیلی توجیه نشده بود و البته آنها با چه رنج و زحمتی درباره لغو جشنواره توانستهاند به مراکز بهزیستی و N.G.O های توان بخشیاطلاع رسانی کنند، آن هم در دقیقه 90 که چند ساعتی دیگر به حرکت کاروانهای تئاتری از استانهای خراسان شمالی، گلستان، سمنان، گیلان به ساری باقی نمانده است.
برای این جشنواره قرار بود که داود کیانیان کارگاه خلاقیتهای نمایشی را برگزار کند و سیمین امیریان هم برای برگزاری کارگاه تئاتر عروسکی دعوت شده بود. داوران جشنواره هم در دو منطقه خزر و خلیج فارس افرادی مانند دکتر قطبالدین صادقی، دکتر کمالالدین شفیعی و رضا کیانیان تعیین شده بودند. عزتالله انتظامی نیز با جان و دل وقت خود را صرف برگزاری هر چه بهتر این جشنوارهها کرده بود و آنها میدانستند که هیچ خدمتی برازندهتر و با دوامتر از ارائه خدمات و کمک و هم فکری با بچههای معلول نیست. معلولان جز لاینفک جامعه هستند و وظیفه تک تک ماست که در قبال آنان بیتفاوت نباشیم و اصلا نه بر مبنای ترحم که بر مبنای دوست داشتن و احساس مسئولیت و تعهد باید برای آنان قدم برداریم. حذف یک جشنواره حالا با هر توضیح و پوزشی نمیتوانست مرهمی برای دلهای شکسته معلولین باشد. خود جشنواره یک دوره خلاقه و توان بخشانه برای تک تک آنان به شمار میآید که باید به بهترین نحو ممکن برگزار میشد.
جشنواره تئاتر معلولان سه دوره قبلی خود را سپری کرده و عنوان بینالمللی را بر خود نهاده است و امروز بنابر ضرورت و نیاز و اشتیاق خود معلولان تصمیم گرفته شد تا در 3 منطقه کشوری برگزار شود تا برگزیدههای آنها برای شرکت در جشنواره بینالمللی که چهارمین دوره خود را در پیش خواهد داشت، دعوت شوند.
این فرصتهای ناب و موثر از معلولان دریغ شد و هنوز هم جایگزینی برای آن تعیین نشده است. این در حالی است که هنوز پوسترهای جشنواره خزر را میتوان در خیابان شهر ساری بر در و دیوار و بلوارهایش دید.
معلولین که اکثرا در منزل و تحت مراقبت والدین خود به سر میبرند از طریق هنر به ویژه هنر تئاتر که گروهی و خلاقه و درمانگر هم مینماید، میتوانند اعتماد به نفس بیشتری برای بودن و حضور در جامعه بیابند. اینان نباید دلمرده و راکد در کنجی از خانه و کاشانهشان به سر ببرند. با آن که از نواقصی رنج میبرند میتوانند در ارکان اجتماعی حاضر شوند و حتا با قوه خلاقه خود مددرسان جامعه باشند. اصلا انگیزه حیات هم در تحرک همگانی معنا و مفهوم مییابد و هر توقفی مانع از بروز یک زندگی سرشار از انرژی خواهد بود.
باید فراتر از مناطق به برگزاری جشنوارههای شهر و استان و اجرای عمومی تئاتر معلولان اندیشید که خود این تحرک هنری باعث و بانی بسیاری از تحرکات مثبت خواهد بود که به عنوان شیوهای موثر در درمان و بازیابی توان ذهنی و حرکتی آنان به کار خواهد آمد. برجستگان میهن نیز باید در این رابطه راه گشا باشند تا این بخش از جامعه نیز فعال و مفید در خدمت باروری و بالندگی جامعه قرار بگیرند.
هنوز هم برای بهزیستی کشور برای ترمیم این نقصان دیر نیست و باید با تصمیم بهتر در پی جبران آن برآمد که هیچ چیزی ضروریتر از به دست آوردن دلهای پاک و زیبا نخواهد بود.