جلسه سخنرانی دکتر مصطفی مختاباد شب گذشته در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در این جلسه دکتر مختاباد با موضوع"پژوهش تئاتر" به سخنرانی پرداخت و در بخش آغاز صحبتهایش با اشاره به نوپایی پژوهش در ایران گفت:«پژوهش بحثی دیرپا در حوزه تفکر و تمدن اندیشه است؛ زیرا بار تمدن را بر خود حمل میکند. امروز هیچ جامعه و ملتی را بدون سیستم و نهاد پژوهش و پژوهش محوری، جامعهای مدرن و رو به جلو محسوب نمیکنند. پژوهش، خرد، اندیشه، قلب و مغز جامعه رو به جلو است و امروز از پژوهش به عنوان چشم و گوش یاد میشود.»
وی ادامه داد:«افرادی که برای جامعه برنامهریزی میکنند، باید به ندای جامعه گوش بسپارند و هیچ مدیر و هنرمندی بدون آن نمیتواند مدعی باشد که کاری رو به جلو انجام داده است.»
دکتر مختاباد در تعریف پژوهش گفت:«تعابیر متفاوتی از یونان باستان در این باب وجود دارد، اما دقیقترین معنا، مطالعه و دقت در دو مفهوم سابجکتیو و آبجکتیو؛ نگاهی ذهنی و عینی در جامعه و جمعآوری اطلاعات برای امر برنامهریزی، خلاقیت، مدیریت و... است.»
وی با اشاره به تلاشهای گروه پیتر بروک طی ده سال و کار پژوهشی سه ساله این گروه برای به دست آوردن نسخه معتبری از"مهابهاراتا" گفت:«بروک و گروهش از آن جا که تئاتر غرب بعد از جنگ جهانی به یک بن بست تماتیک برخورد و پژوهشگران، آن را سدی در حوزه متن دیدند، به سراغ آئینوارههای شرق آمدند. به مدت سه سال فقط برای به دست آوردن یک متن موثق کار کردند و در این مسیر از زبان شناسان سانسکریت و نخبگان شرق شناسی در حوزه فرهنگ و تمدن بهره بردند. آیا در حوزه جغرافیای خلاقه ما این اتفاقات سنت شده؟ قاعده و قانون شده؟ و آیا نمایشنامهنویسان و کارگردانان ما و همه کسانی که در حوزه ادب، نذر و نیازی دارند، دست به چنین کارهایی میزنند؟ بررسی نشان داده که چنین نیست.»
وی پژوهش در حوزه نمایشنامهنویسی، تولید، مخاطب، آموزش و حتی پژوهش را یک ضرورت برای شناسایی علت رکود و عقب افتادگی رسانهای ایستا، چون تئاتر دانست و افزود:«تحقیقات در کشور ما در دو سطح قابل تعامل است. ابتدا تحقیقات برنامهای و پلکانی که با برنامههای پنج ساله نمود پیدا میکند. البته این شیوه در کشورهای پیشرفته دنیا منسوخ شده؛ زیرا شرایط صنعت، تکنولوژی و هنر به سرعت تغییر میکند و عمری بیشتر از دو سال ندارد.»
وی ادامه داد:«حتی زبان در کشور ما هر 6 ماه یک بار پوست میاندازد و نمایشنامهنویس همچون یک پژوهشگر باید گوش بسپارد. مهمتر از آن، ذائقه است. هنرمند با ذائقه مخاطب سر و کار دارد که دائم در حال تغییر است و نیاز به یک کالای جدید فکری دارد. در برنامهریزی پلکانی هنوز برنامهای که براساس آمار و اطلاعات، شفاف باشد و بتواند بگوید این ایستایی که در پدیدههای خلاقانه وجود دارد در چیست، به دلیل عدم دسترسی به آمار و اطلاعات و عدم توجه به رویکرد پژوهشی، ایجاد نشده است.»
وی پدیده فرهنگی را یک امر درونی دانست و افزود:«نمیتوان فرهنگ را به عنوان یک شیء، جایی قرار داد. نمیتوان برای رشد، نمو و حیات مداری، فرهنگ را کالایی کرد. فرهنگ یک پدیده بطئی، نامرئی و سخت جان است، اما اگر بسترها و شرایط برای حیات مداری آن فراهم باشد، شرایط مثبت خود را نشان میدهد. پایههای فرهنگ، خرد، اندیشه، محبت و آزادی است.»
وی شکل دوم تحقیقات را تحقیقات پژوهشی دانست و گفت:«در ایران کمتر به این نوع تحقیقات توجه شده و کار در سه حوزه آموزش مدیریت، پژوهش و سیاستهای پژوهشی دنبال میشود.»
وی در بخشی از صحبتهایش به ارائه تاریخچه تحقیقات در ایران اشاره کرد و گفت:«روند رو به رشد موسسات تحقیقی طی دهههای مختلف، به دلیل برنامهریزیها و درآمد ارزی زیاد و تاسیس و تقویت مراکز آموزش عالی بود.»
این استاد دانشگاه سهم تحقیقات در بودجه کلان ملی را رقمی زیر یک درصد عنوان کرد و افزود:«برای رسیدن به مرز کشورهای توسعه یافته باید این رقم به 10 تا 12 درصد برسد.»
مختاباد در پایان، با بررسی وضعیت و تاریخچه پژوهش تئاتر در ایران گفت:«در مسیر تاریخ آشنایی مردم ایران با مقولهای به نام تئاتر، آداپته، ترجمه و نگارش متن خود بر مبنای پژوهش استوار بود.»
وی با ذکر تاریخچه مراودات و فعالیتهای فرهنگی دوره صفویه تا قاجار، دوران مشروطه و سرانجام پهلوی اول گفت:«یکی از دلایلی که تئاتر نتوانسته به حیات مداری دست پیدا کند، حضور دولت در آن است. در حال حاضر دولت با برنامهریزیهایی که دارد ملزم است تجربهای که پیش از این جواب داده را به صورت خصوصی سازی فرهنگ تجربه کند.»
وی هشت عنصری که باعث حفظ حیات مداری پژوهش تئاتر میشود را چنین عنوان کرد:«حضور و حیات جریان یک سنت فکری، تئاتر آگاهی، آزادی بیان در زمینه اندیشه ورزی و نقد تئاتر، ارتباطات انسانی و فرهنگی، ارتباط تئاتر با هنرهای دیگر، عشق و عطش به این هنر، جریانهای فرهنگی و استمرار، هشت عنصر حفظ تئاتر هستند.»
دکتر مختاباد در پایان با اشاره به مسیر تاریخی نمایشوارههای ایرانی و لزوم توجه به هر یک از انواع این هنرها گفت:«من و شما ماحصل یک فرآیند تاریخی، میراث تربیتی، اخلاقی و دینی هستیم و انتظارات نسل بعد از ما متفاوت است. امیدوارم که نگاه، امید و چشمانداز این نسل تاثیر خود را نشان دهد. ما هم باید خود را برای یک جهش در زمینه پژوهش و خلاقیت و نوآوری آماده کنیم.»